برای مهاجر الی الله ،شهید منای دوست قاری بین المللی ،مرحوم حاج حسن دانش
عشق ،صدای سخن توبود،
که از پرنیانِ نور پر میکشید، ودلها را به میهمانی پروازها میبرد.
ونسیم ها پروانه های پیراهنت بودند
ومهربانی، گلواژه هایِ آسمانی دهانت
وتو آنقدر نجیب بودی که عندلیبان از نفست سوغات می بردند
وپرندگان بر شاخسار نجابتت آواز می خواندند..
به گزارش شبکه وبلاگ نویسان شهرستان بندرلنگه: به نقل از سایت وبلاگی یزدتو منتشر کرد :
ای سبز تر از سبز،
"تومیروی وبه افسوس میرود ایام" !
دیروز دربارانی از گل های سرخ ،فرود آمدی
ودر سرایی از سلام و سرود ، در فرودگاه دلها نشستی
"شهری متحدثانِ حُسنت"
و بیلبوردها به افتخارت آغوش گشودند،
و گلدسته ها اذان ارادت سر دادند..
و امروز ای ذبیحِ عشق در منای دوست ،
که بدرودهای گلگون ما را لبخند میزنی
وبرای شکستگان ِگرد باد فراق،در توفانهای اشک ،دست تکان میدهی !
زمین تب خیز ! وزمان از دریغ لبریز است!
نفرین بر خزانی که پر پرت خواست وبر بیدادی که به سنگت شکست
بدرود ،سینه سرخِ مهاجر...
ای تراویده غزل در غزل از حنجره ات
هرگز از خاطر یاران نرود منظره ات
- ۹۴/۰۷/۲۰